ركابزن كار محرومان – تيتر نيوز

به خبرنامه تخصصي پزشكي و سلامت خوش آمديد

ركابزن كار محرومان – تيتر نيوز

۲۰ بازديد

اما سادگي ، پاكي ، پاكي و وفاداري او ، تحصيل كرده و بيش از نيم قرن خدمات ارزشمند به اصحاب «سياف» و «قلم» و اسير شدن فقرا و يتيمان او به يادگار مي ماند. هرگز فراموش نمي شود توسط هموطنانم.سيد حسين صافي معروف به حاج آقا حسين در سن 75 سالگي يكي از قديمي …

ركابزن كار محرومان – تيتر نيوز https://titr-news.ir/2021/09/ركابزن-كار-محرومان-تيتر-نيوز/ تيتر نيوز Sun, 05 Sep 2021 00:37:52 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/09/ركابزن-كار-محرومان-تيتر-نيوز/ اما سادگي ، پاكي ، پاكي و وفاداري او ، تحصيل كرده و بيش از نيم قرن خدمات ارزشمند به اصحاب «سياف» و «قلم» و اسير شدن فقرا و يتيمان او به يادگار مي ماند. هرگز فراموش نمي شود توسط هموطنانم.سيد حسين صافي معروف به حاج آقا حسين در سن 75 سالگي يكي از قديمي …

اما سادگي ، پاكي ، پاكي و وفاداري او ، تحصيل كرده و بيش از نيم قرن خدمات ارزشمند به اصحاب «سياف» و «قلم» و اسير شدن فقرا و يتيمان او به يادگار مي ماند. هرگز فراموش نمي شود توسط هموطنانم.
سيد حسين صافي معروف به حاج آقا حسين در سن 75 سالگي يكي از قديمي ترين كتابفروشي هاي قم بود. عفرين تسليم شد.

رقابت مشاغل محروم

صداقت و پاكي ، قناعت و سادگي ، چهره باز و لبهاي خندانش را هرگز فراموش نمي كنم. هر بار كه او را مي ديدم ، جلوي او خوشي هاي دنيا و خوشي هاي بهشت ​​را مي خواندم.
حاج آقا حسين ما ، زندگي ساده درويش از اندامش مشخص بود. او نه رانت خوار بود و نه نام …
جغرافياي آن كتابفروشي سنتي و قديمي بود كه از پدرش به ارث رسيده بود كه در اطراف حرم مطهر و نزديك مسجد امام حسن عسكري (ع) قرار داشت و به عنوان كتابفروشي بدون هيچ اثري شناخته مي شد.
كتابفروشي او در 5 متري آن منطقه پر از كتاب بود و به سختي مي توانست راه برود تا كتاب را به دست مشتريانش برساند. اين جغرافيا فقط به خانه هاي يتيمان و فقرا مي رسد. عمده فعاليتهاي “فوق برنامه” وي در “انجمن ريشه كني فقر” و “انجمن مراقبت و مراقبت از كودكان بي سرپرست” بود كه هر دو در سال 1348 توسط مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي حريري تأسيس شد و او همچنين فعاليت مي كرد. صندوق اعتباري علوي ». و بنابراين او از سر تا پا نمي دانست. خانه او همچنين به مركز كمك و مركز خيريه تبديل شد و همسر محترم او ياور او بود.
حسين آقا به وظايف ديني خود پايبند بود. به محض اينكه فرياد “الله اكبر” را شنيد ، پرده پنجره و پيشخوان كتابفروشي را پايين آورد ، نه حسابداري ، كه نشانه آن بود. تعليق موقت شركت در نماز مسجد
الصلاة الصلاة پاسخ واضح او به مشتريانش اين بود كه در هنگام نماز بود و او در اين زمان هيچ درخواستي را نپذيرفت.
در روايات آمده است كه يكي از دوستانش به او مي گويد كه ممكن است كتابي كه از او گذاشته اي كتاب را دزديده باشد ، و او با آرامش جواب داد كه اين كتاب براي او خاص است: اگر دزد كتاب را بخواند راهنمايي مي شود و اگر آن را بفروشد ، او به آن نياز دارد و فروش آن يك مشكل كوچك براي او حل مي كند ، و من در هر دو مورد آن را حل كردم.
وي قوي ترين عاشق اهل بيت (ع) شايستگي و پاكي بود. وي در هيئت ها و مراسم عزاداري اباعبدالله الحسين به عنوان نام مستعار فعاليت مي كرد. در ايام فاطميه ، او براي خدمت به عزاداران در خانه برادرش ، دوست قديمي من آقا سيد محمد ، به تهران آمد و ما مدت ها موفق شديم از قم ديدن و خياطي كنيم. يكديگر.
حاج آقا حسين خودش بود و هيچ وقت رنگ موهايش را تغيير نداد ، مگر رنگ موهايش كه سفيد هم شد! او با بدني ظريف و چهره اي دردناك اما خندان براي دفاع از ارزشها و باورهاي انساني خود تلاش زيادي كرد. او يكي از اولين مبارزان اين كتابفروشي خانوادگي بود كه مركز انقلاب شد. هرگز فراموش نخواهم كرد كه چگونه در اوج استبداد ستمگرانه ، آخرين اعلاميه هاي ضد سياسي و ضد رژيم و تجلي انقلابيون به عنوان “ناآرامي”! او كتاب را با كمي نبوغ كنار گذاشت و آن را به طور جدي به مشتريان خود داد.
صحنه هايي مانند اين هميشه من را به ياد انقلابيون ساده و معروف جنبش هاي آزاديبخش مانند الجزاير انداخته است كه چگونه اين افراد بدون شك نقش فوق العاده اي در برقراري ارتباط دارند.
او يك درويش حرفه اي و بسيار ساده بود و نه تنها در زندگي شخصي خود ، بلكه به همه توصيه مي كرد كه راضي ، كافي و از اسراف خودداري كنند. ماشينش دوچرخه بود و هميشه ركاب مي زد. وي پس از سرقت موتور بنزيني خود ، سه دهه دوچرخه دست دومي مي كرد و از محوطه سرپوشيده استفاده مي كرد تا علاوه بر درآمد حلال براي اين فعاليت هاي خيريه ، از اين “محوطه” استفاده كند. ، و سرانجام براي كمك به مرد فقيري كه در يكي از اين موسسات خيريه منتظر او بود ، در 8 ژوئيه سال جاري دچار حادثه شد و پس از حدود دو ماه رنج جان سپرد. روحش شاد شد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.